Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش الف، علی علیزاده تحلیلگر و کارشناس مسائل سیاسی طی یادداشتی در کانال تلگرامی خود نوشت:

«آب در صد درجه جوش می‌آید و شما هرچقدر دعا کنید یا فریاد بزنید یا با احکام طویل المدت آب را بترسانید، دمای جوش آمدن حتی ذره‌ای بالا و پایین نخواهد شد. چرا که «قوانین» طبیعت ازلی و ابدی هستند و به خواست من و شما تغییر نمیکنند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

«طبیعت جامعه» هم قوانینی دارد برتر از قوانین وضع شده توسط بشر. قوانینی که به دستور ما و با حکم و فرمان ما و با دیدن جبروت و قوای نظامی و امنیتی ما تغییر نمیکند. قوانینی که ما بواسطه علوم اجتماعی فقط میتوانیم آنها را استخراج و کشف کنیم ولی نمی‌توانیم این قوانین را تغییر دهیم. 

یکی از این قوانین این است که انسان مقابل قدرت قهریه و ترس از مجازات (چه این مجازات ها عادلانه باشد چه ناعادلانه) ممکن است مدتی عقب برود  و از بسیاری از حقوق خود صرف نظر کند اما این عقب رفتن حد و حدودی دارد. زمانی که گروه‌های اجتماعی احساس کنند دیگر چیزی برای از دست دادن ندارند خشمشان بر همه چیز، حتی بر قوه حفظ حیاتشان غلبه میکند و همین انسان  توسری خورده حقیر شده‌ی  هیچ انگاشته شده  به سیم آخر میزند و خودش را به یک بمب انسانی تبدیل میکند و خودش را و شهر را و شما را به آتش میکشد و منفجر میکند و برایش مرز هم‌وطن و اجنبی از بین میرود و اگر اجنبی هم به او وعده بدهد وعده‌اش را می‌پذیرد و دروازه شهر را هم به روی دشمن اجنبی باز میکند. به این وضعیت در علوم اجتماعی میگویند شورش کور.

مهم نیست من و شما چه فکر میکنیم. مهم نیست شما فکر میکنید بر حق و مشروع هستید یا نه، مهم نیست شما فکر میکنید برای به اینجا رسیدن خونهای بسیاری رفته و اشکهای بسیاری ریخته شده و باید مانع از تضعیف وجهه این نظام شد، مهم نیست امثال من علی علیزاده به این انسانهای خشمگین بگوییم بعد از به آتش کشیده شدن ‌شان اوضاع خودشان و بقیه هشتاد میلیون مثل عراق و سوریه و لیبی و بدتر از الان میشود. مهم این است که بخشی از جامعه که احساس میکند مطقا چیزی برای از دست دادن ندارد و در آینده هم قرار نیست چیزی به دست بیاورد حکومت و حتی بخشهای برخوردارتر جامعه و واعظانی مثل من را دشمن خود می‌بیند و حاضر است برای نابود کردن این نظم موجود هم من و شما و هم خودش را نابود کند. این تجویز شورش نیست. بلکه توصیف واقعیت موجود به مثابه شرایط سازنده شورش است.

وقتی آسیه پناهی توسط ماموران شهرداری کرمانشاه کشته شد و این باعث انفجار خشم عمومی شد گمان کردیم صاحبان قدرت درس گرفته‌اند و از باد زدن آتش زیر خاکستر آنهم در این شرایط ملتهب حداقل برای مدتی کوتاه خودداری خواهند کرد. اما نه. در بر همان پاشنه می‌چرخد. همچنان دانه درشتها در خانه‌های غصبی هزار متری در تجریش و لواسان زندگی میکنند و هیچ ماموری جرات پس گرفتن نیم متر از زمین‌شان را ندارد ولی دستفروشها و ساکنان آلونکها و حلبی‌آباد نشینان زیر ضرب و شتم ماموران قرار میگیرند و کارشان به خودسوزی و سکته میرسد. 

شما میتوانید تا ده سال دیگر این موضوع را توجیه کنید. اما اگر به راستی نگران کشور هستید به نفعتان است که آتش را خاموش کنید نه اینکه آن را ندیده بگیرید تا اینکه باعث سوختن همه ما شود. آنچه ماهشهر و قلعه حسن خان و شهریار و اسلامشهر  را در آبان نود و هشت  به صحنه جنگ داخلی و به یک «سوریه کوچک» تبدیل کرد وجود مردمی بیکار و هیچ انگاشته شده  بود که هیچ چیزی برای از دست دادن و هیچ امیدی برای آینده نداشتند. آنچه در حال اتفاق افتادن است تضمین میکند که آبان های نود و هشت‌های بیشتری اتفاق بیفتد. 

این سطح از بی‌عدالتی حالا دیگر خطری امنیتی برای همه ایرانیان است. طبقه حاکمان اشرافی شده انگار چنان کور شده‌اند که حتی منفعت خودشان را و راه بقای خودشان را هم نمی‌بینند و رسما برای جنگ هیبریدی سعودی و امریکا و اسراییل بمبهای انسانی فراهم میکنند. 

جوش آمدن آنها که چیزی برای از دست دادن ندارند «قانون طبیعی جامعه» است و با دعواهای مجازی من و شما و تهمت‌هایمان به یکدیگر تغییر نمیکند. ایستادن مقابل بی‌عدالتی امروز عین دفاع از مرزهای کشور در جنگ هشت ساله و عین دفاع از  امنیت ملی است.»

منبع: الف

کلیدواژه: چیزی برای از دست دادن مهم نیست من و شما

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.alef.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «الف» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۰۴۵۷۲۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

از فیلم‌سازی «بدون دیالوگ» تا خندیدن به «قضاوت»

به گزارش گروه فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم و فناوری آنا، هفتمین جلسه فصل نهم پاتوق فیلم کوتاه با همکاری موسسه فرهنگی، تبلیغاتی بهمن سبز-پخش رویش، یکشنبه‌ ۹ اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۳ در پردیس سینمایی بهمن برگزار شد.

در این جلسه ۴ فیلم کوتاه «شیوع» به کارگردانی میثم مرادی، «زخم» به کارگردانی سحر نورمنّور، «گرازها» به کارگردانی غلامرضا جعفری و «قضاوت» به کارگردانی آریا گازُر به نمایش درآمدند و سپس محمد علیزاده‌فرد کارگردان سینمای کوتاه به‌‌عنوان کارشناس و محمد صابری به‌عنوان مجری‌کارشناس برنامه به نقد این آثار پرداختند.

فیلم‌سازی بدون دیالوگ؛ ریسک یا فرصت؟

در بخش ابتدایی این نشست، فیلم «شیوع» به کارگردانی میثم مرادی با حضور این کارگردان جوان مورد بررسی قرار گرفت و محمد علیزاده درباره ویژگی «بدون دیالوگ بودن» این فیلم، توضیح داد: خیلی وقت‌ها ساخت فیلم بدون دیالوگ می‌تواند باعث ابهام شود چون شما با طیف مختلفی از مخاطبان روبه‌رو هستید. البته در فیلم‌کوتاه ما با مخاطبان خاص مواجه هستیم؛ افرادی که به شکل خاص سینما را دنبال می‌کنند. در فیلم‌هایی که به سمت این نوع روایت‌ها می‌روند کار سخت می‌شود.

وی ادامه داد: فیلم‌کوتاه «حیوان» ساخته برادران ارک هم تقریبا هیچ دیالوگی ندارد. امسال در جشنواره فیلم کوتاه تهران «ضلعی برای خروج» را هم داشتیم که آن هم دیالوگ نداشت، یک وقت‌هایی روایت این اقتضا را ایجاد می‌کند که فیلم شما دیالوگ نداشته باشد اما یک وقت‌هایی اصرار داریم که فیلم هیچ دیالوگی نداشته باشد. در حالت دوم وقتی فیلم را می‌بینید با خود می‌گویید باید اینجا دیالوگی را می‌شنیدیم.

مرادی هم گفت: زمانی که ایده این فیلم به ذهنم آمد، اینچنین نبود که اصرار داشته باشم تا حتما دیالوگی در آن نباشد بلکه به این فکر می‌کردم که فیلم چه چیزی می‌طلبد. خودم البته این تجربه را دوست داشتم. من خودم را کامل در فرآیند ساخت فیلم‌کوتاه «شیوع» به‌عنوان اولین فیلمم، رها کردم و به این فکر نمی‌کردم که اگر این کار را کنم کسی خوشش می‌آید یا نه.

این کارگردان ادامه داد: «شیوع» چیزی بین فیلم داستانی و تجربی است. برای تک‌تک اتفاقات داخل فیلم دلیل دارم، البته می‌دانم فیلمی موفق است که نیاز به توضیح نداشته باشد، در عین حال به نظرم فیلمی موفق است که بر سرش بحث شود. از این رو معتقدم فیلمی که همه از آن تعریف کنند موفق نیست.

علیزاده‌فرد توضیح داد: این فیلم نه به آن معنا تجربی است، نه داستانی. چون در فیلم تجربی قرار است یک تجربه جدید در روایت یا تکنیک ببینیم اما من در این فیلم تجربه جدیدی در تکنیک و روایت ندیدم و به تصور من «شیوع» یک فیلم داستانی است که اتفاقاً عناصر داستانی در آن نحیف‌تر به کار رفته است. البته این هم یک مدل از فیلمسازی است. من خودم فیلمسازم و می‌دانم که فیلمسازی چقدر سخت است.

فیلمی که هم می‌خنداند و هم حرف دارد

در ادامه نوبت به فیلم‌کوتاه «قضاوت» به کارگردانی آریا گازر رسید که در ابتدا به صورت مختصر به معرفی خود پرداخت و این فیلم را اولین تجربه کارگردانی‌اش معرفی کرد. سپس علیزاده‌فرد گفت: من «قضاوت» را دو سال پیش در جشنواره فیلم کوتاه تهران دیدم که یادم است بسیار مورد استقبال واقع شد. چون «قضاوت» فیلمی بود که موقعیت‌های کمیک آن به‌خوبی درآمده بود.

گازر درباره شکل‌گیری ایده فیلم «قضاوت» توضیح داد: دغدغه «قضاوت» از دوران تحصیل من در هنرستان می‌آید، در آن زمان همیشه وقتی کلاس داشتیم به دفتر مدیر احضار می‌شدیم که او هم مدام حرف می‌زد و ما کلاس را از دست می‌دادیم. همان موقع فیلم‌هایی را می‌دیدیم که یکی بیشتر از دیگری استانداردهای فیلمسازی را نداشتند! زمانی بیشتر متعجب می‌شدم که می‌دیدم اغلب به این فیلم‌ها خوب پرداخته می‌شد و از جشنواره سالانه هنرستان چند جایزه می‌گرفتند.

وی افزود: به این روند فکر می‌کردم که چگونه می‌توان این موقعیت را به نمایش دربیاورم. وقتی فیلم در پردیس ملت اکران شد عده‌ای در مواجهه با سکانس اول می‌گفتند این دیگر چه فیلمی است! اما از جایی به بعد مخاطب به‌یک‌باره غافل‌گیر می‌شد. البته من خیلی از جشنواره‌ها را به واسطه همین امر از دست دادم چون خیلی از جشنواره‌ها حوصله ندارند تا انتها فیلم را ببینند و وقتی ابتدای فیلم را می‌بینند، گمان می‌کنند یک فیلم کلاسی و آماتور است و آن را پس می‌زنند. ریسک دومی که انجام دادم نام این فیلم است که دم‌دستی است و خودم فکر می‌کنم بدترین اسم را انتخاب کرده‌ایم!

در ادامه علیزاده‌فرد درباره ویژگی‌های «قضاوت» گفت: مدل و خلاقیت گاهی در چینش حوادث و گاهی در اجرای فیلم رخ می‌دهد، خلاقیت در اجرای برخی اتفاقات در «قضاوت» ما را یاد کارهای سروش صحت می‌اندازد. با آنکه در روایت «قضاوت» داریم مدل فیلم در فیلم را می‌بینیم که یک مدل تکراری است، ولی این فیلم در چیدمان حوادث متفاوت است و خلاقیت دارد. خیلی‌ها معتقدند در فیلم‌های کمدی آن چیزی که سبب خنده می‌شود شگفت‌زدگی مخاطب است که این اتفاق چندبار در «قضاوت» رخ می‌دهد.

این کارگردان توضیح داد: پس از پایان برخی از فیلم‌های کمدی، شما وقتی با خودت تنها می‌شوی متوجه می‌شوی فیلم گرچه لحظات مفرحی برای تو داشته اما پیامی نداشته است اما ما با «قضاوت» می‌خندیم، شگفت‌زده می‌شویم و در انتها برای ما حرفی برای گفتن دارد. وقتی «قضاوت» را دیدم بیش از اینکه در قصه آن رابطه یک مدیر مدرسه با دانش‌آموز را ببینم رابطه یک مدیر فرهنگی با یک فیلمساز را دیدم.

چالش‌های روایت یک «زخم»

در ادامه پاتوق فیلم‌کوتاه نوبت به «زخم» به کارگردانی سحر نورمنور رسید که کارگردانش در نشست غایب بود. علیزاده‌فرد درباره «زخم» گفت: در این پکیج از فیلم‌ها، من حس متفاوت‌تری نسبت به «زخم» داشتم، این فیلم را قبلا هم دیده بودم و باید بگویم پرداختن به برخی از موضوعات در فرهنگ و جامعه ما کار ساده‌ای نیست و «زخم» و «دابر» فیلم‌هایی هستند که موضوعات سختی دارند.

وی ادامه داد: «زخم» علاوه بر اینکه به مسأله بلوغ یک دختربچه می‌پردازد، موضوع احساس‌برانگیز نبود مادر را هم به تصویر می‌کشد که این امر می‌تواند همدلی مخاطب را به دنبال داشته باشد. ضمن اینکه کارگردانی و نویسندگی آن، کار ساده‌ای نبوده و حتی تدوین آن هم به‌اندازه است. همه این موارد کمک می‌کند تا دنیای فیلم برای ما باورپذیر باشد.

این کارگردان سینمای کوتاه، در ادامه در پاسخ به اظهارنظر یکی از مخاطبان مبنی‌بر اینکه «زخم» تنها در پی این بوده است که اشک مخاطب را دربیاورد، گفت: اینکه بگوییم فیلم می‌خواسته اشک مخاطب را دربیاورد و آن را محل اشکال بدانیم درست نیست، چون ما فیلم می‌سازیم که موضوعی را برای مخاطب باورپذیر کنیم. اگر منطق اتفاقات درون قاب درست نباشد، می‌شود پذیرفت که فیلم به دنبال ترحم مخاطب بوده است. اما در این فیلم این‌چنین نیست، «زخم» به لحاظ منطق روایی به دنبال این نبوده که گریه مخاطب را دربیاورد.

استفاده هنرمندانه «گرازها» از عناصر داخل قاب

فیلم «گرازها» به کارگردانی غلامرضا جعفری هم آخرین فیلم‌کوتاهی بود که در پاتوق هفتم مورد بررسی قرار گرفت اما کارگردانش در نشست حضور نداشت.
علیزاده‌فرد درباره این فیلم گفت: از یک جهت موقعیت «گراز» جذاب است اما یک بدی هم دارد و آن، این است که موضوع بکری ندارد. چون در فیلم کوتاه مهم این است که سوژه‌های بکری داشته باشید. در «گراز» از عناصر داخل قاب به شکل هنرمندانه‌ای بهره گرفته شده اما تکراری بودن سوژه و پایان‌بندی بد به آن ضربه زده است.

وی افزود: پایان باز در فیلم‌سازی به این معنا این نیست که به همه موضوعات پاسخی داده نشود، بلکه به این معناست که تنها یکی دو سوال باقی بماند اما پایان این فیلم اصلا رهاست.

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • سومین جشنواره ملی تئاتر خیابانی رضوی به شناخت ابعاد شخصیت امام رضا (ع) نزدیکتر شد
  • علیزاده: گل‌گهر هم مدعی قهرمانی در جام حذفی است
  • پانی پوری ؛ غذای سنتی خیابانی در هند با رعایت کامل بهداشت! (فیلم)
  • بی عدالتی در حوزه‌های انتخابیه حاکم شده است
  • عاملان قتل خیابانی در یک قدمی میز محاکمه
  • دستگیری عوامل نزاع خیابانی در میاندوآب
  • بهره برداری از طرح آبرسانی سد کوثر به شهرستان بهمئی تا آبان ماه
  • از فیلم‌سازی «بدون دیالوگ» تا خندیدن به «قضاوت»
  • ۲۱۰۰ اتوبوس در خطوط تهران فعالیت می‌کنند + فیلم
  • فراخوان بیست و نهمین جشنواره تئاتر استان تهران منتشر شد